شوری: روسیه شریک ما علیه مبارزه با غرب نیست
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۲۶۹۷
یک کارشناس ارشد مسائل روسیه با بیان اینکه نگاه روسیه به ایران در هر شرایطی نگاه ابزاری بوده است و این طبیعی است که هر کشوری سعی میکند از منظر منافع ملی خود روابطش را با دیگر کشورها تنظیم کند، گفت: در این فرآیند باید به این موضوع توجه کنیم که قرار نیست روسیه شریک ما در مبارزه با غرب باشد.
به گزارش ایران اکونومیست، محمود شوری صبح امروز در میزگرد واکاوی روابط دو جانبه، منطقهای و بینالمللی ایران و روسیه که در موسسه اطلاعات برگزار شده بود، تصریح کرد: روابط ایران با روسیه پس از فروپاشی شوروی فراز و نشیبهای زیادی طی کرده و در مقاطعی این روابط نزدیکتر بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه شرایط بینالمللی بر این روابط تاثیرگذار بوده است، گفت: همچنین نوع روابط غرب با روسیه و تحولات در این زمینه باعث شده که در مقاطعی روابط تهران و مسکو دارای فراز و نشیب باشد.
این کارشناس ارشد مسائل روسیه با بیان اینکه روابط ایران و روسیه طی ۳۰ سال گذشته مبتنی بر همکاری بوده و هر دو کشور در هر شرایطی مبنای خود را بر همکاری گذاشتهاند، افزود: البته در این روابط چالشها و مشکلاتی وجود داشته است ولی هر دو کشور تلاش کردهاند که این چالشها را به موضوع ثانوی تبدیل کنند و از جمله این چالشها میتوان به موافقت روسیه به تصویب قطعنامههایی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل یا تفاوت دیدگاه دو کشور در موضوع خزر و یا بحث انرژی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه همه این مسائل میتوانست روابط ایران و روسیه را به چالش تبدیل کند ولی دو کشور نفع خود را در این میدیدند که این مسائل را برجسته نکنند و با نگاه مثبت به همکاریهای خود ادامه دهند، افزود: بر اساس اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران ما در این سالها روابط متقارنی با روسیه نداشتهایم و در واقع نیاز ما به روسیه با نیاز روسیه به ایران متفاوت بوده است. البته بعد از بحران اوکراین این رابطه متقارنتر شده است و به نوعی جنس نیاز روسیه به ما مثل جنس نیاز ما به روسیه شده است و در همین چارچوب میتوان گفت شرایط موجود امکان یک رابطه متقارنتر را فراهم کرده است.
این کارشناس مسائل روسیه با بیان اینکه بعد از تحولات اوکراین شاهد برجستهتر شدن دو دیدگاه در ارتباط با روابط ایران و روسیه هستیم، افزود: یک نگاه این است که ما با روسیه همکاری بیشتری داشته باشیم و مقطع کنونی زمانی است که همکاری دو کشور میتواند تاثیرگذارتر باشد و دیدگاه دیگر این است که شرایط کنونی خطرناک است و طرفداران این دیدگاه میگویند که اگر ما رابطهمان را با روسیه گسترش دهیم ممکن است در جنگی که روسیه بازنده آن است ما تبدیل به بخشی از جریان بازنده شویم.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه طرفداران گسترش روابط با روسیه در مقطع کنونی چندین استدلال در مورد این گزاره خود مطرح میکنند، تصریح کرد: آنها استدلال میکنند که غرب در این سالها نشان داده که قابل اعتماد نیست و برجام نمونهای از این موضوع است و چون غرب قابل اعتماد نیست ما چارهای نداریم که به سمت همکاری با روسیه برویم و گزینه دیگری پیش رو نداریم.
وی با بیان اینکه بر اساس این استدلال واقعیت این است که ما در روابط خارجی با گزینههای چندانی روبرو نیستیم، افزود: طرفداران این استدلال میگویند که نظم موجود در حال فروپاشی است و اتفاقی که در اوکراین رخ داده آخرین ضربه به نظم موجود است و با توجه به شکاف ایجاد شده به خاطر جنگ اوکراین روابط روسیه و غرب قابل بازیابی نیست و روسیه میخواهد با همکاری با چین و هند یک فضای غیر غربی ایجاد کند و ما در فضای غیر غربی امکان مانور بیشتری داریم.
این کارشناس مسائل روسیه با بیان اینکه طرفداران این استدلال میگویند که ما با همکاری با روسیه میتوانیم به غرب و ناتو در شرایط کنونی ضربه لازم را وارد کنیم، گفت: آنها در واقع معتقدند که ما باید با حمایت آشکار و پنهان وارد درگیری موجود در اوکراین شویم و اجازه ندهیم که روسیه شکست بخورد و ناتو پیروز شود؛ چرا که شکست روسیه میتواند تبعات سنگینی برای ایران داشته باشد. آنها همچنین معتقدند که روسیه تنها مسیر غیر مسدود برای ایران است و دیگر مسیرها مسدود شده است و ما ناگزیر به کار کردن با روسیه هستیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما مخالفان این استدلال و کسانی که میگویند در حال حاضر نباید روابطمان را با روسیه گسترش دهیم میگویند باید در روابط با روسیه احتیاط بیشتری داشته باشیم. آنها معتقدند همانطور که غرب قابل اعتماد نیست روسیه نیز قابل اعتماد نیست و روسیه در ۳۰ سال گذشته اقداماتی انجام داده که طبیعتا در چارچوب منافع ایران نبوده است و روسها هر زمانی که تشخیص بدهند ممکن است مسیر خود را از ایران جدا کنند.
شوری تصریح کرد: طرفداران این استدلال از دیگر سو معتقدند که مشخص نیست که اگر بعد از بحران اوکراین نظم موجود تغییر کند روسیه همین روابط کنونی را با ایران حفظ کند و در چارچوب نظم جدید ممکن است که نوع نگاه روسیه به ایران تغییر کند. آنها همچنین بر این موضوع تاکید دارند که مسکو نمیتواند کمکی به رشد و توسعه ایران کند. چون روسیه از تکنولوژی و سرمایه لازم در این زمینه برخوردار نیست.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: طرفداران این نظریه همچنین معتقدند که روسیه بازنده بحران اوکراین است و مجموعه غرب روسیه را ناگزیر میکند که از مواضع خود در اوکراین عقب نشینی کند و به نوعی بحران کنونی را مدیریت کند و در آن زمان ممکن است روسیه سیاستهایش در مورد ایران تغییر کند.
شوری گفت: طرفداران این نظریه همچنین بحث اخلاقی را نیز مطرح میکنند و بر این موضوع باور دارند که همکاری با روسیه به دلیل حمله این کشور به اوکراین در حال حاضر اخلاقی نیست و بر اساس هنجارها و اصول بینالملل نیز قابل قبول نیست. آنها همچنین میگویند گسترش روابط با روسیه امکان هر گونه همکاری و توافق بین ایران و غرب را مسدود میکند و اینکه هر چه بیشتر به سمت روسیه برویم امکان توافق با غرب کاهش پیدا میکند.
وی با بیان اینکه برای قضاوت کردن در مورد این دو دیدگاه میتوان به این مسائل از بعد ایدئولوژیک و یا واقع بینانه نگاه کرد، اظهار کرد: اگر نگاه ایدئولوژیک انقلابی داشته باشیم در این نگاه مهم نیست که همکاری موجود چه پیامدی خواهد داشت و مهم این است که ما دارای یک سری اصول و تعارض با غرب هستیم و در برهه کنونی باید با روسیه همراهی کنیم. از دیگر سو نگاه ایدئولوژیک لیبرال تاکید دارد که همراهی و همکاری با روسیه در این مقطع زمانی اخلاقی نیست.
وی با بیان اینکه در برابر نگاه ایدئولوژیک نگاه واقع بینانه وجود دارد، افزود: ما ناگزیر هستیم که بر اساس این نگاه مسائل را با جزئیات بیشتری رصد کنیم. مثلا به این موضوع توجه کنیم که آیا واقعا نظم جهانی در حال فروپاشی است یا نه؟ شواهد و قرائن نشان نمیدهد که نظم کنونی در حال فروپاشی است. نظم کنونی دچار شرایط سختی شده است ولی الزاما به این معنا نیست که در حال فروپاشی است. از دیگر سو اگر نظام بینالملل کنونی نیز دچار فروپاشی شود هیچ تضمینی وجود ندارد که نظم جدید شرایط بهتری را برای ما ایجاد کند و نمیدانیم که روسیه و چین در این نظم جدید در چه مسیری قرار خواهند داشت و آیا آنها با ما به مانند قبل همکاری خواهند کرد یا نه؟
وی افزود: تجربه تاریخی نشان میدهد که روسیه و غرب یک راه حل برای همکاری و مدیریت بحران اوکراین پیدا خواهند کرد و مسئله این است که اگر آنها در این زمینه به نتیجه برسند در آن موقع ما باید چه کار کنیم.
شوری با بیان اینکه نگاه روسیه به ایران در هر شرایطی نگاه ابزاری بوده است و طبیعی است که هر کشوری سعی کند بر اساس منافع ملی خود نوع روابطش را با دیگر کشورها تنظیم کند، تصریح کرد: قرار نیست روسیه شریک ما علیه مبارزه با غرب باشد و ما باید به این موضوع توجه کنیم که نگاه روسیه همواره به ایران نگاه ابزاری بوده و این کشور شریک استراتژیک ما در نظام بینالمللی احتمالی بعدی نخواهد بود.
وی با بیان اینکه همچنین شواهد و قرائن نشان میدهد که روسیه نمیتواند پیروز جنگ اوکراین باشد افزود: از دیگر سو باید توجه داشت که ممکن است شرایط موجود چندین سال طول بکشد و ما باید بر اساس شرایط موجود برنامه ریزی کنیم.
شوری در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه امروز و در پی بحران اوکراین ما شاهد جهش در روابط ایران و روسیه هستیم و این جهش دارای سه بعد است، تصریح کرد: بعد اول به همکاریهای متقابل دو کشور در حوزه نظامی بر میگردد. بعد دوم جهش در روابط تجاری ایران و روسیه است و یکی از دلایل این جهش بحث تحریمهای روسیه است.
شوری با بیان اینکه آمارها و ارقام نشان میدهد که روابط تجاری دو کشور گسترش پیدا کرده است و در هر دو طرف برای گسترش این روابط شوق و اشتیاق وجود دارد، افزود: البته این رشد تجاری متناسب با این شور و اشتیاق نیست و مبانی زیادی در این راه وجود دارد از جمله مسائل پولی و بانکی یا مشکلات حمل و نقل.
شوری همچنین به فعال شدن کریدور شمال جنوب اشاره کرد و افزود: در سال ۲۰۰۰ قرارداد این کریدور به امضا رسید ولی در طی ۲۲ سال گذشته روسها توجه جدی به این کریدور نداشتند ولی اکنون با توجه به تحولات جدید تمایل دارند که این کریدور فعال شود.
شوری همچنین با بیان اینکه در مورد جهش روابط ایران و روسیه باید به چند نکته توجه کنیم تصریح کرد: همانطور که پیش از این گفتم این جهش محصول جنگ اوکراین است و محصول نگاه دولت کنونی به سمت شرق نیست و اگر جنگ اوکراین نبود سیاست نگاه به شرق دولت آقای رئیسی منجر به این جهش نمیشد. اکنون نیاز روسیه است که این جهش رخ دهد و باید به این موضوع توجه کنیم که این جهش بر اساس نیاز فعلی و انتخاب روسیه صورت گرفته است و دائمی نیست.
شوری همچنین تاکید کرد که ارتباط با روسیه نباید مانع از آن شود که روابط خود با دیگر کشورها را به پیش ببریم. ما باید همچنان بحث سیاست خارجی متوازن به خصوص در حوزه اقتصادی را پیگیری کنیم و روابط با روسیه را بر اساس نیازهای تجاری خود تنظیم کنیم.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: ایران و روسیه
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ایران و روسیه مسائل روسیه موضوع توجه کنیم روابط ایران و روسیه حال فروپاشی قابل اعتماد نیست همکاری با روسیه روابط با روسیه روسیه به ایران بحران اوکراین جنگ اوکراین نگاه روسیه دیگر سو بر اساس دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۲۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.